شیطان را بهتر بشناسیم

شیطان از جنس جن است واز آتش خلق شده است. وقبل از اینکه از بهشت شود خدا را بسیار عبادت میکرد.حضرت علی (ع) فرمودند: شیطان هفتاد هزار سال خدا را عبادت کرد و فقط یک نماز دو رکعتی او چهار هزار سال طول کشید. وقتی خدا انسان را از خاک آفرید ودرآن روح دمید به تمام ملائکه دستور داد که بر آدم سجده کنند وهمه سجده کردند به غیر از ابلیس.شیطان به خدا گفت :   من هفتاد هزار سال تو را عبادت کرده ام وخودت فرموده ای که هرکس مرا عبادت کند عبادتش بی نتیجه نمی گذارم وعوضش را به او می دهم.  خدا فرمود :  هرچه بخواهی در دنیا به تو عطاء می کنم.  شیطان گفت :  اول اینکه اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم. خداوند فرمود :   تا روز معلومی تو را مهلت می دهم .   دوم اینکه در مقابل هریک از فرزندان آدم 2 فرزند به ما عطا کنی که برای هریک از اولاد آدم دو فرزند را مسلط کنم تا آنها را به گمرا هی بکشانند. خدا باز هم قبول کرد .   سوم اینکه از تو می خواهم مرا در بدن اولاد آدم همچون خون در جریان دهی که از هر جای بدن او بتوانم او را به معصیت بکشانم . چهارم اینکه می خواهم اولاد آدم ما را نبیند ولی ما انها را ببینیم. پنجم اینکه از تو می خواهم به من قدرتی دهی که به هرشکلی که می خواهم در آیم و هرکجا که می خواهم بروم. ششم میخواهم تا دم مرگ پیش اولاد آدم باشم ( یعنی حتی وقتی حضرت ملک الموت برای قبض روح به سراغ آدم می آید شیطان هم حاضر می شود وانسان را وسوسه می کند.) ، امام محمد باقر(ع) فرمود: هنگامی که انسان درحال جان کندن است خیلی تشنه می شود و در آن هنگام شیطان با یک لیوان آب می آید ومی گوید :  اگر برمن سجده کنی وکافر شوی این آب را به تو می دهم شیطان آب را میریزد ومی گوید از تو بیزارم ومی رود.هفتم اینکه از تو می خواهم مرا برسینه اولاد آدم مسلط کنی تا اورا وسوسه کنم.خدا در پایان می فرماید:  تمام خواسته هایت را من برآورده میکنم ولی هرکس پیرو تو باشد او را با تو به جهنم می فرستم. بعد شیطان می گوید :  ای خدا به عزت وجلالت قسم همه ی انسان ها را گمراه می کنم مگر عده معدودی که بنده خاص تو هستند. سپس گفت:حالا که مرا بیرون می کنی جایی برای زندگی کردنم معین کن.خدا فرمود : تو را درحمام ها و هرکجا که محل رفت و آمدمردم است قرار می دهم. شیطان گفت: غذای من چه باشد؟  خدا فرمود: سرهر سفره ای که نام من  (بسم الله الرحمن الرحیم)   برده نشود بنشین با آنها که همچون حیوان گرسنه هستند غذا بخور.   امام محمد باقر(ع)فرمود:   اگر اول غذا  یادتان رفت بسم الله بگوئید آخر غذا بگوئید تا شیطان هرچه خورده استفراغ کند.بعد شیطان گفت : من احتیاج به آب دارم،  خدا فرمود:   آب تو شراب وهر چیز مست کننده باشد.   بعد شیطان گفت : برای من کتابی قرار بده. خدا فرمود : وشم(خالکوبی وکتابهای سحروجادو) اولین کسی که سحر وجادو را به انسان آموخت شیطان بود.  بعدشیطان گفت: برای من حدیثی قرار بده.خدا فرمود :حدیث تو دروغ است.   بعد گفت:  برای من دام ووسیله شکار قرار بده.   خدا فرمود :  زنان را وسیله صید وبه دام انداختن مردم قرار دادم.روزی حضرت محمد (ص)شیطان را حاضر در مسجد الحرام دید وپیش او رفت وگفت:ای ملعون چرا ناراحتی؟  شیطان گفت :  از دست تو وامتت ناراحتم.حضرت فرمود از من چرا ناراحتی؟ شیطان گفت: چون این همه تلاش می کنم که مردم را گمراه کنم ،ولی تو درقیامت از آنها شفاعت می کنی و تمام زحمات مرا به هدر میدهی به همین خاطر باتو دشمنم واز تو بدم می آید. حضرت فرمود: از امتم چرا ناراحتی؟ شیطان گفت: امت تو خصوصیاتی دارند که امتهای دیگر ندارند.   (منظور شیعیان می باشند) اول اینکه به هم می رسند سلام می کنند که سلام اسم خداست و من از این اسم می ترسم، دوم اینکه وقتی همدیگر را می بینند به یکدیگر دست می دهند وتا دستهایشان از هم در نیامده گناهانشان بخشیده می شود.   سوم اینکه وقتی می خواهند غذا بخورند بسم الله می گویند ومن دیگرنمی توانم غذابخورم و گرسنه می مانم.  چهارم اینکه بعد از غذا خوردن الحمداالله می گویند. پنجم اینکه وقتی اسم تو می آید بلند بلند صلوات می فرستند و آنقدر ثواب آن زیاد است که من فرار میکنم . ششم اینکه وقتی می خواهند کاری بکنند انشاء الله می گویند ومن دیگر نمی توانم در آن کار دخالت کنم و آنها را برهم زنم. هفتم آنکه صدقه می دهند بااین کار هم گناهانشان آمرزیده می شود وهم هفتاد نوع بلا رااز خود دور می کنند. به همین دلیل حضرت نبی اکرم (ص) فرمود: وقتی انسان دستش را در جیبش می کند تا صدقه بدهد هفتاد شیطان دست اورا می گیرند تا اورا منصرف کنند.  هشتم آنانکه قران می خوانند ودر خانه ای که قرآن خوانده شود دیگر جایی برای من نمی ماند چون درآن خانه ملائکه رفت وآمد می کنند .  نهم آنکه مرا زیاد لعنت و باهر لعنت یک زخم در بدنم می افتد و تا زمانیکه آن شخص را به گمراهی نکشانم آنها خوب نمی شوند.دهم اینکه هنگامی که گناه می کنند سریع توبه می کنند وزحمات مرا به هدر می دهند . یازدهم اینکه عطسه که می کنند الحمدالله می گویند.حضرت فرمود :عطسه ازخداوند و خمیازه از طرف شیطان است ، وقتی عطسه می کنید باید الحمد الله بگوئید . وقتی انسان نماز می خواند شیطان از او دور می شود به خصوص اگر سجده نماز طولانی باشد شیطان از روی ناراحتی فریاد می کشد.(حضرت رضا(ع) فرمود:هرکس نماز نخواند از شیطان پست تر است. چون شیطان یک خطا کردوآن هم اینکه بر انسان سجده نکرد ولی انسان اگر نماز نخواند برای خدا سجده نمی کند . حضرت محمد (ص)فرمود عبور از پل صراط نماز است. وفرمودند: اگرنماز مومن قبول شود بقیه ی اعمال او نیز پذیرفته می شود.در نماز ها نماز صبح خیلی سفارش شده است ودلیل آن این است که در هنگام شب فرشتگان شب پیش انسان هسنتد و اعمال شب را می نویسند وهنگامی که اذان صبح را می دهند فرشتگان شب می روند و جای خود را به فرشتگان روز می دهند پس اگرنماز صبح را بخوانیم در دو پرونده ثبت می شود و آخرین عمل که همین نماز صبح است را فرشتگان می نویسند و اولین چیزی که در پرونده صبح ثبت می شود همان نماز صبح است . از حضرت امام صادق (ع) منقول است: از صفات مومن این است که بسم الله الرحمن الرحیم راد ر نماز بلند می گوید . اگر سر نماز بسم الله رابلند نگوئیم شیطان تاپایان نماز برروی شانه انسان می نشیند و انسان را وسوسه می کند و نیز فرمودند:هرکس بعد از تکبیر نماز (قبل از شروع حمد) اعوذبالله من شیطان ارجیم را بگویدبه اندازه هرمویی که در بدن اوست هزار حسنه برای او می نویسند. پیامبر(ص) فرمود: هرکس بعد از نماز تسبیحات حضرت زهرا (34 الله اکبر-33الحمدالله-33سبحان الله) بگوید به خصوص اگر باانگشتانش بشمارد همان دستهایش اورا در قیامت شفاعت می کنند.

زندگی

به نام انکه دل را روشنا کرد

محبت رابه دل ها اشنا کرد

زمان نمی ایستد
و لحظه ها میروند
قدر بودن و باهم بودن را بدانیم

 

زندگی معلم بزرگی است

زندگی معلم بزرگی است. درس هایی می آموزد که در هیچ کتابی نیست و در هیچ دانشگاهی تدریس نمی شود. آنها که به کتاب ها و نوشته ها بسنده کردند و مغرور شدند از درس های بزرگ زندگی محروم شدند و بسیار آسیب دیدند. زندگی می آموزد که شتاب نکن. زندگی می آموزد چیزهایی که می خواهی به آنها برسی وقتی دریافتشان می کنی می بینی آنقدر هم که فکر می کرده ای مهم نبوده شاید هم اصلا مهم نبوده شاید موجب اندوهت نیز گشته است. زندگی می آموزد از دست دادن آنقدر هم که فکر می کنی سخت نیست. زندگی می آموزد رنج ها و سختی ها با همه تلخی که در کام تو دارند اگر خودت بخواهی می توانند بسیار آموزنده و رشد دهنده باشند. زندگی می آموزد چیزهایی که بزرگترها سر آن دعوا می کنند بزرگتر از چیزهایی نیست که کوچک ترها سر آن دعوا می کنند. زندگی می آموزد همه لحظات تبدیل به خاطراتی شیرین می شوند بعداً که می گذری و تو در آن لحظه بی تابی می کردی و این را نمی دانستی. زندگی می آموزد آنها که از تلخی ها می گریزند شیرینی ها را نخواهند چشید و آنها که از سختی ها می ترسند به آسودگی نخواهند رسید. زندگی می آموزد گذشت و مهربانی شیرین است. زندگی می آموزد آنکه کام دیگران را تلخ می کند غیر ممکن است کام خودش شیرین باشد. زندگی می آموزد سادگی زیباتر است. زندگی می آموزد بار بر دوش دیگران نهادن، شانه های خودت را سنگین می کند و بار از دوش دیگران برداشتن، خودت را سبکبار می کند. زندگی می آموزد صمیمیت را. زندگی نشان می دهد کسانی را که سنگین و بزرگ راه رفتند و خرد و شکسته شدند. زندگی می گوید من با تو مهربانم، خیلی مهربانم اگر تو با خودت نامهربان نباشی. زندگی می گوید بیش از آنکه تو مرا دوست می داری من تو را. بیش از آنکه تو مرا می خواهی من تو را. زندگی می گوید تو خیلی وقت ها مرا گم می کنی. جاهای عجیبی بدنبال من می گردی، جاهایی که شاید حتی زندگیت به تنگنا کشیده می شود. زندگی می گوید خیلی وقت ها تو از چیزی می گریزی و به تنگ می آیی که همانجا بوی عطر من پیچیده است. وقتی دست سالخورده ای را می گیری و با حوصله پا به پای او عرض خیابان را طی می کنی، وقتی به صورت کودکی گریان می خندی، وقتی نوازش دستان گرمت وجود لرزان یتیمی را گرم می کند. وقتی با حوصله و مهربانی نگاهت را به نگاه خسته پدر و مادرت گره می زنی. وقتی به همسرت فرصت می دهی تا در چشمه شکیبایی تو غبار آشفتگی و دلتنگی و خستگی اش را بزداید. وقتی با مهر و صبوری می خندی تا خنده زیبایت خنکایی باشد برای آنکه در گرمای زندگی جوش آورده است. می بینی زندگی چه پیداست. کاش از چشمه زندگی فرار نکنی و لختی کنارش بنشینی و دویدن های بی امان این فرصت را از تو نگیرد که کفش هایت را درآوری و پایت را در زلالش از رنج شتاب های پی در پی برهانی. از آنها نباشی که مهمند و به هرکس می رسند می گویند وقت ندارم. از آنها نباشی که سلام دیگران را نمی شنود و لبخندشان را نمی بیند.

زندگی چه معلم مهربانی است.

دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند

رویاهایش را آسمان پرستاره نادیده می گیرد

زندگی فرصتی است ، غیر قابل بازگشت ...

زندگی موهبت است ، بپذیریدش

زندگی زیباست ، تحسینش کنید

زندگی اندوه است ، با آن مواجه شوید

زندگی تکاپو است ، به آن تن دهید

زندگی شادمانی است ، برایش نغمه سر دهید

زندگی تعهد است ، به عهدش وفا کنید

زندگی گرفتاری است ، تحملش کنید

زندگی راز است ، کشفش کنید

زندگی لذت است ، از آن بهره ببرید

زندگی امید است ، آرزویش کنید

زندگی سفر است ، به پایانش برسانید

زندگی مساله است ، حلش کنید

زندگی هدف است ، آن را به دست آورید

زندگی نبرد است ، در آن جرات حضور داشته باشید‍‍

به خدا توکل کنید و امیدوار باشین که روزی آرزوهاتون برآورده می شه ...