شب یلدا

درشمارش معکوس روزهای رنگین پائیز،  برای سپردن کلید خانه فصل ها به "ننه سرما" وجنب وجوشی که برای تدارک جشن شب یلدا ، شب عشق و حافظ آغازشده ، دیگر یلدا وچله فقط یه واژه نیست بلکه داستان شب عشق ، شب سنت ها ، شب ارزش ها وقصه بیداری تا سپیده دم نور و روشنایی است .

یلدا کورسویی است برای روشن نگه داشتن گرمای کانون خانواده . درچنین شبی هندوانه با نمادی ازسبزی وخرمی  - انارها بانمادی ازسرخی عشق وتنقلات بانمادی ازشیرینی زندگی خودنمایی میکنندوکم کم کلید فصل به ننه سرما سپرده میشود.

شب ، شب بلند یلدا درگذرش به نیمه که می رسد نوبت حافظ و فال های پی در پی که با پچ پچ بسم الله و سوره حمد وقل هوالله....برای نیت قبل ازتفال درهم می آمیزد و....گاهی هم چهره ها بر پنجره بخارگرفته سرمای زندگی می چسبد تا سرمای بیرون را نظاره کند.لحظه پایانی این شب نیزبا خودنمایی فصل زمستان وبارش آرام دانه های سفید برف درهم می آمیزد ومراسم پایانی یک شب پرخاطره به اجرا درمی آید.دراین شب ،تقسیم عشق ومحبت به کسانی که این واژه ها را با تنهایی معاوضه کرده اند روشنایی صبح نخستین روززمستانی را چشیدنی ترمی کند.پس به نام زندگی ، می توان زندگی بخشید به آنان که سالهاست زندگی را ازیاد برده اند. خواجه شیرازمیفرماید:

 معاشران گره از زلف یار باز کنید

شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید

حضور خلوت انس است و دوستان جمعند

و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید