یادی ازشکسپیر

 

 

مبادا ! دنیا تو را بر آن دارد تا همیشه مرا به یاد سپاری

و خصایلی ازمن ، که بسیار دوست می داری ، به خاطر داشته باشی

 

پس از مرگم ، ای عشق عزیز ، آرام آرام مرا به دست فراموشی سپار

چرا که نمی توانی خصایل گرانقدری درمن بیابی

مگراینکه ، چنین خصایلی را خود درذهنت ساخته باشی

که ازصفات راستین من ، بسیار فراتر است

و پس از یکی شدنم با خاک نیز، هم چنان در وصف من در آیند

اما روزی ، بی آنکه تو بخواهی ، این حقیقت پنهان آشکار خواهد شد

 

مبادا ! با افشای آن ، عشق حقیقی تو دروغی بیش بنظر رسد

آن هم درحالی که تو، به خاطرعشق ، به نیکویی ازمن یاد می کنی

 

بگذار ! با پیوستنم در خاک ، نامم نیز ازیاد برود

و ماندگاری آن بیش از پیش ، من وتو را شرمسارنسازد

زیرا ، شرمسارم، از آنچه که پس ازمن ، برای تو پیش خواهد آمد

واین چنین ، تو نیز نباید ، چیزهایی که ارزش چندانی ندارند

دوست بداری