کتاب زندگی

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست /

هرکسی نغمه ی خودخواند وازصحنه رود/

صحنه پیوسته به جاست /

ای خوش آن نغمه که مردم بسپارند به یاد/

 

زندگی چیست ؟

زندگی تصویری نیست که به روی صفحه نفش شده باشد ، وبه یک نظر سراپای آن را بخوانیم . بلکه کتابیست بزرگ ، با صفحات فراوان وفصول متفاوت که خواندن وفهمیدن آن بی اندازه سخت ودشواراست .

آیا دردنیا کسی هست که این کتاب را ازاول تا به آخر بادقت وتوجه کامل خوانده ومندرجات آن را چنانچه باید فهمیده باشد؟

می گویم دنیا ، ولی حقیقت اینست که ما ، دردنیاهای مختلف بسر می بریم وهرکس برای خود دنیایی دیگرخلق میکند.

مردم همه ، شب وروزدرجستجوی خوشبختی به هرطرف می دوند ، ولی کمترکسی است که بدآن رسیده باشد، غالب افراد خوشبختی را درلذتهای فریبنده که چون حبابهای بی دوام برسطح زندگانی جلوه میکند، می جویند ، معلومست که هیچوقت به آن نمی رسند. کسی که باگریه تخم می افشاند، باخنده حاصل خودرادرو میکند. عجبا که ، ما درمیان مسرات بسرمی بریم ومعذالک یک دقیقه خوش نیستیم .

پس لازم است خودمانرا بشناسیم ، زندگی راهم بشناسیم  . چرا که کوتاهی وناپایداری زندگی و عمرانسانی دراین سرای فانی ، چون شبنمی است که سحرگاهان دردامان کوهسار، برروی علفها می نشیند. هم اینکه روز برآمد ، نابود می شود. یا چون حبابی است که برروی جویباری صاف می لرزد ومی رقصد وکمی پس ازآن راه فنا را پیش می گیرد. پس مانیز، چون شبنم ناچیز وچون حباب ناپایداردراین مسیرقدم میگذاریم  وبازگشت ازاین سراشیب لغزنده، محال است .

زندگی چیزی جزء خواب وخیال  یا بخاری که درفضا نابودمی شود و یا  آبی که برزمین می ریزد ، نیست .

زندگی سراپا غم واندوه است ،  هرچند سخت است ولی سرشارازتجربه وسازندگیست ودرآینده ثمره ی خودرا هویدامیسازد.درجام دنیا یک قطره شیرین وجود ندارد . اگرهم باشد ،دوام کوتاهی دارد.

زندگی بسان روح بچه ایی میماند ، روحی که مانند صفحه ای سفید وپاک است که هرچه بخواهیم میتوانیم برآن بنویسیم ولی پس ازنوشتن ،محوآن دشواراست . سرمشقی که بواسطه رفتاروکردارخود، درمقابل آنها میگذاریم ، بیشترازاندرزها ونصایحی که می دهیم اهمیت دارد ودرروحیات نفوذمیکند . پس ما نه فقط مرهون پدران ومادران وآموزگاران ودنیای بزرگ اجتماعی خودهستیم. بلکه قسمتی ازروحیات واخلاق ما مربوط به اعصارگذشته است وازمنابع دوردست تاریخ سرچشمه می گیرد .

درآخر،باید اعتراف کنم که منبع مشکلات ما ازدنیایی است که درسینه داریم نه دنیایی که ما را احاطه کرده است .  بدون تردیددنیای ما فوق العاده زیبا  و دلپسند است . معذالک دراین دنیا بدون رنج ومحنت  به هیچ چیز نمیتوان رسید. اگرگاهی همه راهها برایمان مسدودمی شود وموانع حیاتی به ما اجازه ی حرکت نمی دهد راه صبروتسلیم بازاست . عاقل کسی است که درمواقع سخت زندگی دراین راه قدم بزند. وازروی رضا وتسلیم لبخند بزند . تاشاید بتوان این لبخندراباعقل واحساس تثبیت بیشتری داد.