جزرومد زندگی

 

 

" شما که نمی دانید امروزچه می شود به فردا افتخارنکنید"

 

 

روزگاردریائی است که کشتی زندگانی برروی آن بطرف ساحل مقصود می رود و این دریای بزرگ همیشه درجزرومداست  ، اگرامروزآرام باشد مسلما"  فردا طوفانی خواهدشد. گذشته درورطه نیستی ریخته شده وآینده هم هنوزنیامده، بنابراین ما بغیرحال چیزی نداریم . روزگارچون باد وبخار، متزلزل و ناپایداراست . وما نیزچون سایه ناپایداریم وچون خاک بی مقدار. ازکجا می دانیم که تافردا زنده خواهیم ماند . فرصت زندگانی همچون آتش است که آتش را درآغازکاربآسانی میتوان خاموش کرد وهمین که فروزان شد کارمشکل میشود.

گلی که درگلستان اززیبایی خود دیدگان را خیره میکند هم اینکه چیده شد پژمرده می شودوازمیان می رود، به همین طریق دقایق الفت ودوستی هم  خیلی زود فانی می شود مانند برفی که سطح آب را پوشانیده ودرزیرپرتو آفتاب می درخشد چیزی نمی گذردکه با جریان آب همراه شده می رودواثری ازآن به جای نمی ماند.

زندگی چیست ؟ روزوشب هایی که پشت سرهم می آید ومی رود، قسمتی ازآن به دوستی وقسمتی دیگربه دشمنی می گذرد، امروززنده ایم وبامسرت روزگارمی گذرانم هم اینکه شب می شوددرمیان رویای آمال وآرزوها سرازیرقبرمی شوم .

خوشی های گذشته برای ما چه فایده ای دارد وازلذات آینده که چون کبوتران تیزبال درفضای آمال پروازمیکنند چه ثمری می بریم ؟    نه آن ونه این هیچکدام بکارما نمی خورد . فقط امروزدراختیارماست .

اگرمسرورهستیم ازبرکات آن استفاده کنیم واگرغمگین هستیم با صبروتحمل بارغم را بدوش بکشیم . روزهای دیگر مال دیگران است . دیروزدرگهواره بودیم وفردا درقبرخواهیم خفت .

همیشه بخاطرداشته باشیم که اگرروزی را تلف کردیم دیگر آن را به دست نخواهیم آورد، روزها وشب ها مانند امواج پشت سرهم برروی اقیانوس حیات پیش می رودو به ساحل فنا می ریزد. هرروزی فقط یک بارمی آید و میگذرد وهم اینکه رفت بازآوردنش محال است .پس سعی کنیم که روزگاررا دریابیم ولحظات خوشی رادراین روزهایی که خداوند برایمان مقدرکرده بنحواحسنت استفاده کنیم وهمه را دوست داشته باشیم ودرکنارشان برای هم لحظات خوشی را ، رقم بزنیم .

 

نی را بیاورونغمه سازکن. زیرا نغمه رازجاودانگی است وشکایت نی ازپس شادی وغم ُ باقی می ماند. اگر طراوت بهارناپدید شود ُ چه باک . که موهبت شادمانی ترک مان نخواهدکرد.