برای آن بسوی تو می آ یم

روشنایی الهی مرااحاطه کرده است .عشق الهی مرا دربرگرفته است .نیروی خدا مرا حمایت میکند.حضورخدا مراقب من است .هرجاکه هستم ، خداوند آنجاست .

محبوبم !

اگربرای آن بسوی تو می آیم، که مرا ازشعله های دوزخ نجات بخشی ، بگذارکه درآنجا بسوزم.

واگربرای آن بسوی تو می آیم که لذت بهشت رابه من بخشی ، بگذارکه درهای بهشت به رویم بسته شود.

اما اگربرای خاطرتوبسویت می آیم ،

 محبوبم ! مراازخویش مران . متبرکم کن ، تادرکنارزیبایی جاودانه ات تاابدلانه کنم.

 

به قلب خویش بنگر.

آنجا " او" ، سلطان تو، مسکن دارد، و راه رسیدن به " او" راه عشق است !

به  " او"  ونه خویش ، عشق بورز!

همچون " او" اندیشه کن .

خواست  " او"  را بخواه . و آن چنان که " او " فرمان می دهد عملی کن .

نفس کوچک خودرا رها کن و دردرگاه نیلوفرین او ، کمال سروررا پیداکن .

 

خداوندا ! مرا موهبت آن عطا کن که همیشه گرفتارباشم ، ودرهمه ی گرفتاریها " تو " درکنارم باشی . بدین ترتیب اگرگرفتاری حتی یک لحظه مرا رها نکند، درهمه ی اوقات " تو" را درکنارخویش دارم .

خدایا ! " تو " درهمه چیز جاری هستی ، هرجا که بروم " تو" آنجا حضورداری ، " تو" درهرگام ودرهرچرخشی ازمن مراقبت میکنی ، پس ترسی ندارم . " تو " شاهد من هستی ، شاهد افکار، کلام واعمالم.

خداوندا ! مبادا هیچ گاه که برابرتو کوتاهی کنم .

 

به مشکلات با لبخند سلام کنیدو با خطرها باعشق مواجه شوید. هرگزفراموش نکنید که خداوند همچون مادری همیشه درکنارشماست .

(ازکتاب برای آن بسوی تو می آیم )

     اثرجی . پی . وسوانی