پروردگارا ....
میخوانمت در بلندی که خودت بلند ترینی/ میخوانمت به مهربانی که خود مهربان ترینی/ می دانمت به رحمتت که خودت رحیم ترینی/ می دانمت به بزرگی که خودت بزرگترینی/ همه این می خوانمت ها و می دانمت ها بهانه ای هست تا بگویم /
خدایا مرا دریاب
الهی، شب است و پیشانیِ سنگ خورده غفلتم را در پیشگاهِ حضورت بالا میبرم . بارِ گریه بر پلک هایم سنگینی میکند و دامانم پر میشود از شکوفههای اشک .
شبی دیگر است . و چونان گذشته ، عظمتِ تو را در چشمانِ کوچکم مرور میکنم . و از تو مینویسم ، بر رویِ خطوطِ خسته خاطرم ؛ از تو که مفهومِ عظمتی و معنایِ شکوه. سراپا دریا میشوم ـ دریای شوق ـ و در قطره قطره یادت غرق میگردم .
الهی ، ای پایدار و ای یکتای جاویدان ! نام تو مرا به یاد بوی خوشِ محبت ، معنای دلانگیزِ اجابت و طعم شیرین رحمتت میاندازد ؛ به یاد آرامشِ هفت آسمان و ستارگانِ چشمک زن .
پروردگارا، ای بی پایانترین سرآغاز ! تو را میستایم .
خدایا ، درتنهائی ها ، نگاهت را ، در جاریِ لحظاتِ خویش میجویم و تو را میپویم در آرامشی شبیه شب .
الهی ، ای سایه رحمت همهگیر و ای آرامش فراگیر ! دلِ لرزانم را با یاد مقدست آرامش بده که آرامش همه در پناه توست .
خدایا ! سرایِ دلم را با صفایِ اشک مصفّا کن که یاد تو ، آرامشی است سیّال در رگ هایم . بگذار در پشتِ درهایِ استغاثه ، سربر دیوار عنایتت بگذارم و های های بگریم .
« بر در بخشایش ات اشک پشیمانی فشانم ، تا شاید بشویم با اشک پشیمانی ، گناهم را »
مهربانا ، ای گشایشگر دستگیر ! اینک ، آهنگ تو را دارم و بیقرار اجابتت هستم .
پروردگارا ! مرا اسیر آفتاب کن و اسیر خاک نگردان .ای وسعتِ درک ناشدنی ! بگذار بند از بالِ وجودم بگشایم و به سویِ بی کرانه ات پر بگیرم .
من به توروکرده ام برآستانت سرنهادم .....دوست دارم بندگی را باهمه شرمندگی ها
ازدامِ خاک، پرگشوده و به حَرَمت گریختهام؛ پناهم بده.
سلام دوست عزیز!
واقعا مثل شیوا و دلنشی و زیبا!
کم کم داری میزنی رو دست خواجه عبدالله انصاری!!
انصاریها کجایند؟!!
انصافا زیبا بودن
اگه قراره نوشته ما رو که فراموش کردی به این زیبایی بسرایی مشتاقانه منتظرشم.
یادت نره
موفق باشی.
سلام مهربون یار
خسته نباشی بازهم ی آپ دلنشین دیگه.
بسیار زیبا بود .ولی ای کاش میشد نظرات رو بصورت خصوصی براتون می نوشتیم.بنظر من میتونستی زیباتر از این هم بنویسی چون با کمی جابجا کردن لغات وزن و آهنگ نوشته ات شیواتر و بهتر میشد.
ولی در هر صورت بسیار جالب آموزنده و عالی بود. برای شما دوست عزیزم آرزوی سلامتی و موفقیت و سربلندی رو ز افزون دارم .
در پناه حق باشی
سلام خدمت شما دوست گرامی
ممنونم ازنظرخوبتون - خدمتتون بایدعرض کنم هرایرادواشکالی باشه خوشحال میشم بهم بگیدچرا که من معتقدم با هرپیشنهادویا تذکربجا درهرچه بهترشدن نوشته کمک میکنه پس نیازی به خصوصی گفتن نیست هم اینجا هم تذکربدیدمن با جون دل می پذیرم -
حالا علاقمندم بگیدکجای متن چطورباشه بهتره اگه لازم باشه تغییرمیدم واگه نباشه باتوضیح منطقی حرفتون روردمیکنم/
به هرحال ممنونم ازلطفتون / درپناه حق همیشه باشید/
با سلام و احترام متقابل. با پوزش از تاحیر. از لطف شما سپاسگزارم. مطالب بسیار زیبایی دارید. شاد باشید.
سلام دوست عزیز و مهربانم
خیلی دوست داشتم این نقد را بصورت خصوصی براتون می نوشتم ولی بخاطر اینکه خودمم ی جورایی دوست دارم تفسیر و نقدم مورد بررسی جنابعالی و سایر دوستان بشه اینجا متن کامل و اصلاح شده ( البته از نظر خودم ) را می نویسم امید است که با توجه به روحیه و منش بالای خود و نقدپذیری که از شما سراغ دارم در آثار و نوشته های زیباتون به پیشرفت روزافزون نایل گردی. و اما :
پروردگارا ....
میخوانمت در بلندی که خودت بلند ترینی ، میخوانمت به مهربانی که خود مهربان ترینی ، می دانمت به رحمتت که خودت رحیم ترینی ، می دانمت به بزرگی که خودت بزرگترینی،همه این می خوانمت ها و می دانمت ها بهانه ای هست تا بگویم ؛
خدایا مرا دریاب
الهی، شب است و پیشانیِ سنگ خورده غفلتم را در پیشگاهِ حضورت بالا میبرم . بارِ گریه بر پلک هایم سنگینی میکند و دامانم پر میشود از شکوفههای اشک .
شبی دیگر است . و چونان گذشته ، عظمتِ تو را در چشمانِ کوچکم مرور میکنم . و از تو ،بر رویِ خطوطِ خسته خاطرم مینویسم ؛از تو که معنایِ عظمتی و مفهومِ شکوه.
الهی ، ای پایدار و ای یکتای جاویدان ! نام تو مرا به یاد بوی خوشِ محبت ، معنای دلانگیزِ اجابت و طعم شیرین رحمت میاندازد .
پروردگارا، ای بی پایانترین سرآغاز ! تو را میستایم و درتنهائی ها ، نگاهت را ، در گذران لحظاتِ خویش میجویم و تو را در آرامشی شبیه شب میپویم و سراپا دریا میشوم ـ دریای شوق ـ و در قطره قطره یادت غرق میگردم .
الهی ، ای سایه رحمت همهگیر و ای آرامش فراگیر ! دلِ لرزانم را با یاد مقدست آرامش ده که یاد تو ، آرامشی است سیّال در رگ هایم .
خدایا ! سرایِ دلم را با صفایِ اشک مصفّا کن بگذار در پشتِ درهایِ استغاثه ، سربر دیوار عنایتت بگذارم و های های بگریم .
« بر در بخشایش ات اشک پشیمانی فشانم ، تا شاید بشویم با اشک پشیمانی ، گناهم را »
مهربانا ، ای گشایشگر دستگیر ! اینک ، آهنگ تو را دارم و بیقرار اجابتت هستم .
پروردگارا ! مرا اسیر آفتاب کن و اسیر خاک نگردان .ای وسعتِ درک ناشدنی ! بگذار بند از بالِ وجودم بگشایم و به سویِ بی کرانه ات پر بگیرم .
من به تو رو کرده ام برآستانت سرنهادم
دوست دارم بندگی را باهمه شرمندگی ها
معبودا ! ازدامِ خاک، پرگشوده و به حَرَمت گریختهام؛ پناهم بده.
تندرست و شاد و موفق باشی
یاحق
سلام به شما گرامیترین
ازتوضیحاتتون درخصوص متن ممنونم – ولازمه منم خدمتتون توضیحاتی بدم امیدوارم گویا باشه/
-اگه متوجه شده باشید قبل ازمتن نوشته هایی رو بانامه خداوند شروع میکنم تا خواننده قبل ازخوندن متن با خوندن نام خدا واون مطلب به متن برسه وچزو متن نیست /
-
-وازتومی نویسم به جمله قبل ارتباط پیدامی کنه ودرخصوص عظمت خداوند که درذهن مرورمیشه وبعدازمرورثبت میشه واین ثبت شدن سرآخربه خطوط فکرکه شکل میگیره میرسه واین مرتبه ها بخاطرهمین درمتن رعایت شده ونمیشه جابجابشن/
-
-وسطربعدکه درخصوص نام تومرا به یادبوی خوش محبت ......جمله آخر ( به یاد آرامشِ هفت آسمان و ستارگانِ چشمک زن ) ختم شده بازمیخوادتاکیدی داشته باشه به عظمت خالق وخلقت اش پس انسانی که با نگاه به آسمان هم یجورمحبت وآرامش خداروحس میکنه پس اشاره به جمله آخرهم لازمه نمیشه حذف بشه/
-پروردگارا، ای بی پایانترین سرآغاز ! تو را میستایم . این یک سطرجداست ومتصل به بعدویا قبل نوشته های دیگه نداره – ودرواقع یه حس ویک حرف دل ازصمیم قلب هست به خدا /
-
-سطر خدایا درتنهایی ها ....هم چون خداوندلحظات رو درروزهایی که بهمون عطامیکنه جاری میکنه وما باگذرون این لحظات درتنهایی هامون بدنبال توجه هاتش میگردیم ومیدونیم که شب همیشه آرامشی رو باخودش به همراه داره وهمیشه انسان میره به سوی آرامش شب بخاطرهمون رفتن اول می پویم اشاره شده وبعدآرامش شب یعنی رفتن به سوی آرامشی که وصل میکنه به معبود/
-
-درسطربعدکه دل لرزانم اومده بخاطراینه که وقتی هرکس توحالت عرفانی وپریشانش به دنبال خداوآرامش خدایی میگرده آرامش رو تشبیه میکنه به جریان سیال دررگ که همون معنی خون دررگ ها چطورمیتونه جریان داشته باشه آرامش خداوند هم میتونه بدان سان باشه بخاطرهمون دراین سطراومده /
-امیدوارم تونسته باشم حق کلام رو بجابیارم / همیشه درپناه حق باشید/
-
خدایا!
مگذار دعاکنم که مرا از دشواریها و خطرهای زندگی مصون داری , بلکه دعاکنم تا در رویارویی با آنها بی باک و شجاع باشم.
مگذار از تو بخواهم درد مرا تسکین دهی بلکه توان چیرگی بر آنرا به من ببخش.
ممنونم از توضیحاتتون
تندرست باشی
سلام ماروای مهربان
البته سو ء تفاهم نشه چون این یک نظر شخصی است
من فکر می کنم مطالبی که از درون فرد می جوشد و نوشته
می شود مهم نیست که یک فعل وفاعل محل آن عوض شود
یا کلمه ای باشد یا نباشد . البته اگر به صورت زیبا بیان شود بهتر است . ولیکن این شخصیت هر فرد است که در کلمات می اید . همچنین من فکر می کنم قصد ماروای عزیز در درجه اول بیان احساس عرفانی اش باشد . بنابراین هر کدام از ما اگر هر متن دیگری حتی زیباتر و شبیه آن هم بیان کنیم . این دیگر حس ماروا نیست . این دیگر سخن نویسنده دیگر است وحس ماروای عزیز همان است که به صورت اولیه بدون روتش و ویرایش بیان شده است .
عزت زیاد ودر پناه حق
سلام به شما خوب
ممنون ازتوجه وازنظرولطفتون/ اگه بگم بانظراتتون توجه ولطفتون شامل حالم میشه واین باعث خوشحالی بنده هست باورمی کنید. حتی اگه این نظرات بصورت تذکر/ پیشنهاد/ انتقاد باشه/
ولی ازهرچه بگذریم ، فکرنمی کنید گاهی فعل وفاعل هم باعث روان شدن وبامعنی ترشدن وخوش آهنگ شدن متن میشه/ هرچند شما همیشه باخوبی ومهربونی ومحبتتون شرمنده می کنیدوحسن نظرنسبت به بنده دارید/
آرزودارم همیشه وهمیشه توجه ونعمت های خوب خداونددرزندگیتون سرشارباشه/ همیشه درپناه حق باشید/