به نام خدا که !!!
یاد او آرامبخش قلبهاست
در بلندای بامدادی ، ازلطافت عاطفه ها ، خزان با [ شمع آگاهی ] ازخود بیرون آمد و به بهاری دل انگیز وعمیق مبدل گشت . چرا که در قفس تنگ مجال ها ، رخصت برای شکوفایی اندک بود.
خزان ، دل را به نگاه بودای وجودش سپرد ، تا درلحظه بدرود ،سوختن تنش از آخرین بوسه داغ را، برای رسیدن به آرزوهایش ،تماشا کنیم . آری خزان ، بهاری شدن را باور کرد ، چرا که نقش بند قضا ، در درون شکوفه جانش خزیده بود .
بیا استاد بهار معرفت گردیم ،
تکیه گاهی از برای پیچک ،
خیمه گاهی امن برای رهگذر درد ،
نکته دانی که زیر هجوم خاک ،خاکساری می آموزد
و برای بیان عشق ، پشت حرف سکوت ، پنهان می شود. تا تشنه تعریف، آن را تعریف کند ، بیا .........................
تکرار بی فرجام لحظه های سرد یاس را ، در بی پرده گویی فریاد نفس ببینیم . و چون بهار ، حلقه بر گوش برگ های تمنا زده ،آن ها را برشاخ ِِخرد خویش، بیاویزیم .
طبیعت؛ شرح حال سوختن شمع خزان ، برای به وصل رسیدن پروانه بهار را، برعاشقان راه معرفت دیکته نمود . تا پرگار ایام نقطه ای برای بهانه ها بیابد ودائم بچرخد دایره وار.
به نام خدا که !!!
یاد او آرامبخش قلبهاست
سلام مهربان من
امیدوارم سال خوش وخرم و با صفای را داشته باشی
وهمیشه در پناه خدا همه روزها برایت یک نوروز باشد .
سلام
امید که همراه با طبیعت شمع خزان روحمان برای وصل به پروانه بهار آن مهربانترین بسوزد و لحظه های سرد یاس نه تنها تکرار نشوند که جای خود به دم مسیحایی امید دهند تا جوانه های جانمان رشد کنند همراه با این روزهای بهاری.
در پناه امن معبود مهربان باشید
سلام
سال نو مبارک
چقدر زیبا بود و به دل نشست دستت درد نکنه
سلام
هر اتفاق نو می تواند بهانه ای باشد برای پرداختن به تصمیمی درست و شروع یک راه با هدفی روشن و تاثیرگذار. امیدوارم به بهانه ی ورق خوردن تقویم ۸۸ در نهانِ دلِ هر کداممان عزمی راسخ کمین کرده باشد برای به سرانجام رساندن هدفی بزرگ در زندگی... سال نو بر شما مبارک عزیز
سلام
سلامی دوباره بر افتاب آشنایی
سلامی دوباره بر پیوند مجدد
سلامی دوباره بر لبخند
سلامی دوباره بر دوستی
آمدم تا فقط سلامی بدهم که لایق بهترینهایی
پس بی ادبی نخواهم کرد که با کلام هجوگون خویش خاطرت مکدر سازم
امید آن دارم که با امید واری خودت بر دشت وسیع امید قدم نهی تا هر آنچه در خور توست برداشت کنی