( هیچ کس)معشوق توست

 

خدایا یاریم ده که برای امروز زندگی کنم . دریابم که باید بپذیرم هر آنچه را که در کف اختیار نمی توانم و همه چیز را این همه جدی نگیرم . کار کنم تا رسیدن به هدفهایم و بدانم که به دست خواهند آمد و به جانب رویاهایم دست بر آرم با توان و با تصمیم و ایمان ....

 

 

عاشقی می خواست به سفر برود. روزها و ماه ها و سال ها بود که چمدان می بست. هی هفته ها را تا

می کرد و توی چمدان می گذاشت. هی ماه ها را مرتب می کرد و روی هم می چید و هی سال ها را جمع می کرد و به چمدانش اضافه می کرد .


او هر روز توی جیب های چمدانش شنبه و یکشنبه می ریخت و چه قرن هایی را که ته ته چمدانش جا داده بود .


و سال ها بود که
خدا تماشایش می کرد و لبخند می زد و چیزی نمی گفت. اما سرانجام روزی خدا به او گفت : عزیز عاشق ، فکر نمی کنی سفرت دارد دیر می شود ؟ چمدانت زیادی سنگین است . با این همه سال و قرن و این همه ماه و هفته چه می خواهی بکنی .

 

عاشق گفت : خدایا ! عشق ، سفری دور و دراز است . من به همه این ماه ها و هفته ها احتیاج دارم . به همه این سال ها و قرن ها ، زیرا هر قدر که عاشقی کنم ، باز هم کم است .


خدا گفت : اما عاشقی ، سبکی است . عاشقی ، سفر ثانیه است . نه درنگ قرن ها و سال ها . بلند شو و برو و هیچ چیز با خودت نبر، جز همین ثانیه که من به تو می دهم .


عاشق گفت : چیزی با خود نمی برم ، باشد . نه قرنی و نه سالی و نه ماه و هفته ای را .

 

اما خدایا ! هر عاشقی به کسی محتاج است . به کسی که همراهی اش کند . به کسی که پا به پایش بیاید . به کسی که اسمش معشوق است .


خدا گفت : نه ؛ نه کسی و نه چیزی. "هیچ چیز" توشه توست و "هیچ کس" معشوق تو، در سفری که نامش عشق است .

و آنگاه خدا چمدان سنگین عاشق را از او گرفت و راهی اش کرد .

عاشق راه افتاد و سبک بود و هیچ چیز نداشت . جز چند ثانیه که خدا به او داده بود .

عاشق راه افتاد و تنها بود و هیچ کس را نداشت . جز خدا که همیشه با او بود .

 

پس عاشقان همیشه تنها هستند .

 

 

 

نظرات 13 + ارسال نظر
محمد صمدی پنج‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:47 ب.ظ http://yekroya.royablog.com

خوبه که هنوز ادامه می دی.به وبم سر بزن و نظر بده

محمد صمدی شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:58 ب.ظ http://yekroya.royablog.com

می ترسم خودم معرفی کنم دیگه سر نزنی ولی هرچه بادا باد.
آره من از قبل وبلاگ داشتم ویندوز ۸۰ همون آدم خود خواه که دیگه جوابمو ندادی اما اشکالی نداره روزگاره دیگه می گذره.
اما بدون من واسه نوشته هات ارزش قائلم و اهمیت نمی دم که قبلها زمانی که دایناسورها می زیستن چه اتفاقی افتاده

سلام وممنونم ازنظرتون واینکه شناسه ایی ازخودتون دادید.


چه خوبه از آفتابگردان یادبگیریم که خورشید را در پهنه آسمان جستجو و سر برایش خم می کنه،البته چه متواضعانه!

پس باید متواضعانه سلام کرد- دوست داشت وگذشت کرد. وقتی بشه پرنده وحشی غروررو به جنگل فراموشی سپرد وآشیانه دلی که جایگاه خداونداست را برای عشق وایثارمحبت آماده کرد ۰ پس چرا باید دریغ کرد

فقط میتونم ازتوخوب تشکرکنم بخاطرلطفی که درخصوص خودم ونوشتم داری واتفاقا من بزرگی رو ازتوتجربه کردم وآموختم .
همیشه آرزوی موفقیتت رو درهمه مراحل زندگی رو دارم.

نغمه یکشنبه 1 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:24 ق.ظ http://www.naghmeh121.blogfa.com

سلام
خوب هستید
مثل همیشه زیبا بود.
البته استادم میگه خدا عاشقه و ما معشوق.
پس به نوعی حرف شما درسته عاشق تنهاست چون یکی است و همتایی نداره.
موفق باشید.
آپم

[ بدون نام ] یکشنبه 1 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:21 ب.ظ

خسته نباشی عزیز
خوشحالم که آپ کردی راستش نمی خوام خودم رو معرفی کنم ولی بدون بیادتم باید برم سربازی برگه ی اعزام به خدمتم اومده بهر حال هر وقت مجالشو داشته باشم واسه یه گل محبوبه چند خطی می نویسم شاید برات سند کردم با اینکه ... بگذریم واست دعا می کنم sas2006

سلام به شما گرامی

روزی بود که فکر می کردم دیگه همه چیز تموم شده اما حالا می فهمم هر صبح شروع یک زندگیه
پس میشه صبح که از خواب پا می شیم فکر کنیم دوباره متولد شدیم
تمام خستگی های روز های قبل رو با شروع روز جدید دفن کنیم و هر روز عشق رو تجربه کنیم . حالا فرقی نمیکنه این آغازاین عشق درزندگی جدیدت که همون سربازیه باشه . مراقبت خودتون باشید وامیدوارم براحتی سپری کنید خدمت مقدس سربازی رو.

[ بدون نام ] چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:08 ب.ظ

خوشحالم که منو قابل دونستی و جوابمو دادی قبول دارم زندگی رو نمیشه پیش بینی کرد راستش سرنوشت چیز ماورا از این فکر کوتاه ماست راستی چند بار تو وبت نظر دادم به صورت ناشناس ولی این بار به خودم اجازه دادم که خودم رو معرفی کنم دوباره تو مسنجر ادت می کنم با این که دیگه زیاد آن نمی شم

غروب سیاه پوش شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:40 ق.ظ http://ghoroobesiahpoosh.blogsky.com

سلام ماروای مهربای عزیز

وبلاگ قشنگی دارید با نوشته های قشنگتر. لذت بردم
وبلاگ من به روز شد. لطفا بهم سر بزنید. خوشحال می شم.

منتظرتون هستم.

شیرین شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:33 ب.ظ http://www.tanhaeehayam.blogsky.com

سلام عزیزم به روز هستم منتظرتم

[ بدون نام ] یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:03 ب.ظ

از راهی که رفتی بر نگرد که دیگه دیره
آخه دلم یه جای دیگه گیر کرده اسیره
نیا پیشم ولم کن برو حوصلتو ندارم
از ناز و ادات خسته شدم حالتو ندارم
یکی پیدا شده صد مرتبه از تو قشنگتر
یکی پیدا شده هزار دفعه از تو یه رنگ تر
یکی پیدا شده که قدر عشقمو میدونه
از توی چشام حرف توی دلمو می خونه
مثله تو نیست که هر کاری کنم ایراد بگیره
هر چی بهش بگم حالیش نشه هیچی نگیره
اگه یه لحظه پیشش نباشم دلش می گیره
منو دوسم داره عاشقمه واسم میمیره
مثل تو نیست که از عاشق شدن هیچی ندونه
همه حرفای عاشقونه رو بازی بدونه
مثل تو نیست که راست و چپ بره بگیره بهونه
بهونه های جور واجور بگیره از زمونه
یکی پیدا شده صد مرتبه از تو قشنگتر
یکی پیدا شده هزار دفعه از تو یه رنگ تر
یکی پیدا شده که قدر عشقمو میدونه
از توی چشام حرف توی دلمو می خونه

یکی از ترانه های همایون

نغمه دوشنبه 9 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:49 ق.ظ http://www.naghmeh121.blogfa.com

سلام
خوب هستید


آپم

حمید دوشنبه 9 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:51 ق.ظ

سلام
چطوری عزیزم

روح سرگردان سه‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:29 ق.ظ http://hossainhr.blogsky.com

خدایا یاریم ده که..... (آمین یا رب العالمین)
سلام دوست عزیز
خداوند عشق را با ره توشه ی «ثانیه ای اندک» راهی نمود تا عشق این ثانیه اندک را بر عاشقان نمایان نماید تا عاشقان ثانیه ای به خود بیایند و بدانند که معشوقه واقعی هم اوست که این عشق را در دلشان به ارمغان نهاده. ولی وای و آخ از شیطان که عجوزه دنیا را بزک نمود تا این عشق را برباید و بیچاره کسی که معشوقه اش این عجوزه پیره هزار شوهر باشد.
همیشه بهتون حسادت می کنم و خیلی دوست دارم من هم یه روزی از خدا چنین قلم شیوای دلربایی ارمغان بگیرم.
توی این روزهای عزیز ماه مهمانی خدا بیشتر از همیشه محتاج دعاتون هستم. دل عاشق خیلی به خدا نزدیکتره پس لطفا واس این داداش کوچیکت هم دعا کن که خیلی نیازمند دعاام.
موفق باشید.

محمدرضا سه‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:28 ق.ظ

بسیار زیبا بود عزیزم

شیرین سه‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:19 ب.ظ http://www.tanhaeehayam.blogsky.com

ممنونم که به یادم هستی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد