راز و نیازهای عاشقانه

بارپروردگارا

      رحمت خود را از دست های من جاری ساز. آن ها ساخته شدند تا درخدمت تو باشند و از معبد تو گل بچینند. چشم های من ساخته شدند تا حضور تو را در فروغ ستارگان، درنگاه مشتاق سالکان ببینند. پاهای من ساخته شدند تا مرا به عبادتگاه هایی که روح های جستجوگر از باده ی موعظه هایی در ستایش تو سرمست می شوند، هدایت کنند. صدایم به من داده شد تا فقط وصف تو را گویم . من رایحه ی عطرآگین گل ها را استشمام میکنم تا شمیم حضور تو را حس کنم. افکار، احساسات و عشقم را نثار تو میکنم. همه حواس من در همآهنگی با نواهای آسمانی، شمیم گل ها، زیبایی ، نشاط و شادمانی است که سرود خود را در سمفونی پایدار و جاودانی عالم هستی اجراء میکنند.

باهستی تووجودماچیست ؟                                  تاثیرنبودوبودماچیست ؟

  باسجده حق پسند سجاد                                     این بندگی وسجودماچیست ؟

 

نظرات 3 + ارسال نظر
WarCraftIII جمعه 7 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:19 ب.ظ http://warcraftiii-dota.blogsky.com/

آقا بی خیال ....عالیه ...به ما هم سری بزنید

حمید جمعه 7 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:10 ب.ظ

روز بخیر
بازم ممنون که یاداوری کردی !
اما چرا ما ادما قدر این همه نعمتو نمیدونیم.
مثل همیشه زیبا تاب وقانع کننده والبته ...
خوشحالم که عمیق می اندیشی
تا نگاهمون عمیق نباشه زیبایی ها رو اون طور که باید نمیبینیم
واز زندگی بهره نمیبریم و بی خبر از دنیا میریم.

پسر خوب شنبه 8 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:13 ق.ظ

در کلبه ما رونق اگر نیست صفا هست
آنجا که صفا هست در آن نور خدا هست

دلت همیشه با صفا باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد